مقاله سرمایهگذاری خارجی در بخش گردشگری
سازمانهای بینالمللی از جمله صندوق بینالمللی پول (IMF)، بانک جهانی و مجمع اقتصاد جهانی مشتاقانه شهرها را ترغیب به دنبال کردن مزایای رقابتی میکنند تا از رفاه و بقای خود اطمینان حاصل کنند. براساس این فرض که رقابت بین شهری برای سرمایهگذاری خارجی گردشگری در حال افزایش است، این سازمانها شهرها را تشویق میکنند تا شرایط بازاری ایجاد کنند که سرمایهگذاران خارجی را جذب میکنند تا از مزایای رقابتی محلی بهره ببرند.
مطلوبیت سرمایهگذاری خارجی توسط حجم بالایی از منابع اقتصادی حمایت شده است. براساس این مطالعات، سرمایه خارجی مزایای متفاوت دارد، از جمله ارتقاء رشد (کوئ و ریگلی، 2007؛ زافا، 2008)، پرورش رقابت (ادواردز، 2001؛ شنگ، 2010)، انتقال فناوری و مهارتهای مدیریت (لوپز مجیا، 1999؛ تامپسون، 2008)، افزایش شفافیت سیاسی و نظم بازاری (ایوارسون، 2002؛ مورنو، 2001)، تقویت کارآمدی موسسههای مالی (کلاسنز، دمیرگوک-کانت، و هویزینگا، 2001) و هموارسازی مصرف بین مکانی در بین شهرها (ایچنگرین و همکاران، 1999).
در منابع موجود شهری، اصطلاح « سرمایهگذاری خارجی» با ویژگیهای مثبت تداعی شده است. وی، لیونگ و لو (2006) متوجه شدند سرمایهگذاران خارجی کمک قابل ملاحظهای به تجارت خارجی، به تشکیل شهرهای جهانی و مراکز مالی و همچنین به رشد اقتصادی سریع عمومی در شهر شانگهای کردهاند. وو (2001) متوجه نقش قابل ملاحظه سرمایهگذاران خارجی در توسعه مالی چین شد. سرمایهگذاری خارجی ایجاد زیرساخت در مقیاس بزرگ و پروژههایی با اعتبار و دارای مشخصات عالی را ممکن میسازد و به تغییر کاربری زمین در شهرهای چین از الگوهای مخلوط، سلولی به موردهای متمایزتر کمک میکند. سیت و یانگ (1997) متوجه شدند سرمایهگذاران خارجینقشی قابل ملاحظه و مثبت در تغییر شکل پرل ریور دلتا از منطقه ملکی متکی به خود و بسته به منطقه صنعتی و شهری بازی کردند، به این ترتیب این منطقه قادر شد تبدیل به بخشی جدانشدنی از تقسیم کار بینالمللی شود. ترناک (1997) استدلال میکند سرمایهگذاران خارجی به تسریع بازسازی شهری، استفاده از مزایای رقابتی و تعیین موقعیت شهرهای اروپای شرقی در تقسیم کار جهانی کمک میکنند. سرمایهگذاری خارجی باعث رقابت با تشویق نوآوری در میان سازمانهای داخلی نیز میشود. ارزیابیهای مثبت نقش سرمایهگذاران خارجی نیز توسط وو (2000، 2003)، دیک و ریمر (1998)، بولارد، بلو و مالهورتا (1998) و شی و هامنت (2002) فراهم شدهاند.
با این حال،
بخش قابل ملاحظهای از منابع شهری تاثیرات منفی تحرک سرمایه آزاد و سرمایهگذاری خارجی مازاد از دیدگاههای اقتصادی، اجتماعی، زیستمحیطی و سیاسی را نشان میدهند.چان (2001الف، 2001ب)، چان و سنسر (1997)، چان و وانگ (2004)، چان و ژو (2003)، چن و چان (1999) درباره تخطیهای جدی حقوق کارگر در شهرهای ساحلی با جهش اقتصادی، از جمله پرداخت نشدن حقوق، شرایط کاری غیرایمن، تنبیه بدنی، اضافهکار اجباری، تحمیل جرائم پولی و مقید کردن نیروی کار از طریق سپردههای اجباری گزارش میدهند و آنها را تفسیر میکنند. این حقیقت که بسیاری از شرکتهای خارجی به صورت فعال در افزایش سوءاستفادهها درگیر هستند مربوط به تاثیرات منفی جهانیسازی و شهرنشینی سریع در کشورهایی است که حقوق بشر نادیده گرفته شدهاند و سیستمهای حقوقی ضعیف است.
با بررسی زندگی کارگران زن چینی در خوابگاههای کارخانه، پان (1999، 2004الف، 2004ب، 2005الف، 2005ب) معنی جهانیسازی برای کارگران سرمایهداری جهانی را بررسی میکند. او متوجه شد الزامات تولید و مصرف بازار سرمایهداری جهانی همراه با دولت خودکامه چین و فرهنگ پدرسالارانه چینی منجر به اجبار سختگیرانه و بهرهکشی از زنان در کارخانههای شهری شده است. لی (1995، 2000، 2007الف، 2007ب) افزایش ناآرامی نیروی کار در میان بهرهکشی ظالمانه و اجبار را با توصیف ادغام چین در نظام سرمایهداری جهان مشخص کرد.
او تحلیل اقتصادی و سیاسی گسترده درباره این تنازع اجتماعی فراهم کرد، دیدگاهی انتقادی برای مرگ سوسیالیسم و تولد دوباره سرمایهداری در چین باز میکند همانطور که به صورت کارخانه جهانی ظاهر میشود. علاوه بر مسائل حقوق بشر جدی همراه با رشد شهری ناشی از سرمایهگذاری خارجی، سایر تاثیرات منفی اجتماعی-اقتصادی، از جمله غلبه خارجی (استونمن، 1976)، تقسیم اجتماعی گسترده (شنگ و تسوی، 2009الف)، تورم (ژنگ، کاهن و لیو، 2010)، کمبودهای منابع انسانی (فورتانیر و ویجک، 2010)، حبابهای دارایی (ژانگ، 2006) و آلودگی (گانرالپ و سیتو، 2008) نیز کاملاً در منابع موجود نمایش داده شدهاند.
به شکلی گستردهتر در زمینه جامعهشناسی، به خصوص در پژوهش درباره مارکسیست، به خاطر جابجایی بیش از حد سرمایه محققان کاملاً منتقد سرمایهگذاری خارجی هستند. با استفاده از تحلیل مارکسیست برای نظریه اقتصادی نئولیبرال، که جابجایی آزاد سرمایه را ترغیب میکند، هاروی (2005) متوجه شد ارتقاء نئولیبرالیسم توسط موسسههای وامدهی بینالمللی از دهه 1980 نظام اقتصاد جهانی را اصلاح کرده است و قدرت اقتصادی و سیاسی را در سطوح بالاتر بازیابی کردهاند. او اشاره میکند اقتصاد جهانی تحت نئولیبرالیسم عملکرد خوبی نداشته است، ایدئولوژی که به اشتباه به صورت مطلوبترین جایگزین نشان داده شده است.
در حقیقت،
در حالی که شرکتها چندملیتی مزایای قابل ملاحظه از سرمایهگذاریهایشان در فرایند جهانیسازی استخراج میکنند، جمعیتهای میزبان به اندازه مفروض به سود نمیرسند. در نتیجه، نابرابری در سراسر جهان افزایش مییابد. نقطه نظر انتقادیاش درباره نئولیبرالیسم در زمینه شهری با تفصیل بیشتر در هاروی (1989، 2003، 2008) آورده شده است. دیکنز (2000) متوجه شد تقسیم کار فضایی جدید براساس نظریه نئولیبرال در حال گسترش است، به طوری که هر کشور نقش تخصصی خواهد داشت. این تقسیمها وابسته به جهانیسازی هستند و آنها به سود سرمایهدار هستند، اما آنها مردم را نیز از زمین جدا میکنند.
دیکنز درباره ترکیب دیدگاهها با تاکید بر اقتصاد سیاسی همراه با موردهای متمرکز بر زندگی شهری مردم استدلال میکند. نظریات انتقادیاش درباره نقش سرمایهداری در زمینه شهری و جهانی در دیکنز (1989، 2004) و دیکنز، دانکن، گودوین و گری (1985) نیز دیده میشود. کاستلز «شهری» را به صورت فرایندهای اجتماعیسازی تولید، تحقق اضافه ارزش و تولید جمعی قدرت کار در جوامع سرمایهداری تعریف میکند. او متوجه شد نئولیبرالیسم پایان مرحله دمکراتیک توسعه شهری را نشانهگذاری میکند و بر نقش تنازعهای اجتماعی در تغییرشکل متنازع شهر تاکید دارد (کاستلز، 1978، 1979، 1983).
با شرح مفصل درباره «مرحله سرمایهداری ترخیب خلاق» جوزف شومپتر، کلین (2007) استدلال میکند نظریه اقتصاد آزاد باعث غلبه در کشورهایی میشود که شهروندان از فاجعهها به شوک میروند. با این حال، سیاستهای تحت این نظریه، از جمله جابجایی سرمایه، خصوصیسازی و تجارت آزاد اغلب منتج به رکود، فقر توده و شرکتهای خصوصی چپاولگر ثروت عمومی میشود.
با استفاده از موردکاوی ماکائو به صورت شهر گردشگری با تجربه رشد اقتصادی فوقالعاده از سرمایهگذاری خارجی، نویسنده نشان میدهد چگونه منافع سرمایهگذاران خارجی و جوامع میزبان ممکن است در حضور تاثیرات جانبی منحرف شود.
در این مقاله، اصطلاح «شهر گردشگری» یعنی شهری که در آن بخش گردشگری فضای بزرگ یا غالب را در اقتصاد محلی اشغال میکند، و در آن جامعه میزبان اصولاً فراهمکننده و نه مصرفکننده خدمات گردشگری است. جامعه میزبان در ماکائو از پیامدهای اجتماعی اقتصادی جدی آسیب دیده است هرچند بعد از آزادسازی و باز شدن بخش قماربازیاش به روی سرمایهگذاران خارجی از شکوفایی ظاهری مثبت برخوردار شد.
با ارزیابی انتقادی تاثیرات منفی جابجایی آزاد سرمایه تحت نظریه اقتصاد آزاد، هدف این مقاله الهامبخشی به برنامهریزان شهری برای تدوین سیاستهای سرمایهگذاری خارجی جامعتر است. از آنجایی که شهرهای گردشگری زیاد در سراسر دنیا با مشخصاتی مشابه با مشخصات ماکائو (گسترش سریع، سلطهگری خارجی و تاثیرات جانبی جدی) وجود دارد، این مقاله از ارتباط عملی برخوردار است. مابقی این مقاله به شرح ذیل سازماندهی شده است: تاثیرات افزایش گردشگری: بخش بررسی منابع به بررسی منابع درباره تاثیر گردشگری میپردازد؛ بخش مورد ماکائو به نمایش مورد ماکائو میپردازد؛ و بخش نتیجهگیری توضیحات انتهایی را فراهم میکند.
منبع:
Wang, Z., & Kim, H. G. (2017). Can social media marketing improve customer relationship capabilities and firm performance? Dynamic capability perspective. Journal of Interactive Marketing, 39, 15-26.